کسانی که سال گذشته در جشن ملی فیلم فجر، فیلم «نفس» را دیده بودند، صرفنظر از اینکه این فیلم را دوست داشتند یا نه، اما انتظار داشتند نام پانتهآ پناهیها را در میان نامزدهای جشنواره ببینند؛ انتظاری که بیپاسخ ماند.
هرچند تماشاگرانی که پیش از این بازی او را در تئاتر دیده بودند، میدانستند که بازی پناهیها در «نفس» در قیاس با بازیهای او در تئاترهایی چون «سیاها»،«کالیگولا»،«عجایبالمخلوقات» و ... برای او هیچ کار دشواری نبوده است و شاید حتی معتقد بودند این بازی در مقایسه با تئاترهایش تجربه چشمگیری نیست اما اگر بپذیریم در یک جشنواره هنری، هنرمندان رشتههای گوناگون در قیاس و در ترکیب با یکدیگر دیده میشوند، طبیعی بود که نام پناهیها در میان نامزدها باشد.
لیست نامزدهای بازیگری زمانی شگفتانگیزتر شد که نام هادی حجازی فر بازیگر نقش احمد متوسلیان هم در میان نامزدهای بازیگری مرد خالی بود.
حجازیفر بازیگر شناخته شدهای در سینما نیست. هرچند «ایستاده در غبار» اولین حضور او در سینما هم نبود و او پیشتر در آثاری مانند «مزرعه پدری» نقش آفرینی داشته است اما بازی قابل قبولش در «ایستاده در غبار» این انتظار را ایجاد میکرد که نام او هم جزو نامزدها باشد. او در این فیلم نوعی بازی در سکوت داشت چون صدایی که در فیلم شنیده میشد، صدای خود متوسلیان بود. با این حال بازی او هم از چشم داوران جشنواره دور ماند.
اولین بار نیست که بازی بازیگری دیده نمیشود. چه بسیار بوده که اعلام نام برگزیده یک جشنواره، شگفتی و حتی دلخوری تماشاگران حرفهای سینما و تئاتر را در پی داشته است. درست است که تاثیر اعمال سلیقه در داوری، امری غیر قابل انکار است اما اینکه به بهانه سلیقه، شاهد اتفاقات عجیب باشیم، بحث دیگری است و اینجاست که باید بگوییم ای کاش فقط پای سلیقه در بین باشد!
اگر حوصله کنیم و به برگزیدگان دورههای پیشین جشنواره فیلم فجر نگاهی بیندازیم، میبینیم در گذر سالها، بازیگران دیگری هم بودهاند که دیده نشدهاند؛ بازیگرانی حتی در حد و اندازه «آقای بازیگر».
به انگیزه اتفاقاتی که در جشنواره ملی و جهانی فجر رخ داد و به بهانه جایزه پانتهآ پناهیها، نگاهی به گذشته انداختیم و دیدیم هرچه بیشتر به عقب بر میگردیم، شاهد اتفاقاتی شگفتانگیز در جوایز جشنواره میشویم، اتفاقاتی که به اندازه عکسهای قدیمی هنرمندان، غافلگیرکننده بود.
البته این نکته را هم باید در نظر بگیریم که گاه رقابت میان نامزدها به طرز عجیبی فشرده بوده است؛ در جشنوارهای که هنرمندانی مانند بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، بهمن فرمانآرا، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، واروژ کریم مسیحی و ... حضور داشتهاند، احتمالا اگر ما هم جزو داوران جشنواره بودیم، به سختی میتوانستیم برگزیدگان خود را معرفی کنیم.
اگر تماشاگر و علاقهمند پیگیر سینما باشید، شاید به سختی باور کنید که بازیگری مانند محمدعلی کشاورز هرگز سیمرغ بازیگری نگرفته است. این بازیگر که نیازی نیست درباره جایگاه بازیگریاش قلمفرسایی کنیم، یک بار برای بازی در فیلم «مادر» نامزد شد اما ازآنجاکه همان سال خسرو شکیبایی با فیلم «هامون» در جشنواره حضور داشت، طبیعتا سیمرغ بلورین روی شانههای او نشست.
در اینجا بخت با کشاورز یار نبود که «مادر» همزمان با «هامون» در جشنواره حضور داشت و هر گروه دیگری هم که داور میشدند، سیمرغ مال خسرو شکیبایی بود.
اما کمتر کسی است که فیلم «ناصرالدین شاه اکتور سینما» را دیده باشد و با خودش فکر نکرده باشد، عزتالله انتظامی واقعا شایسته عنوان «آقای بازیگر» است اما همین بازیگر برای بازی در این فیلم جایزه نگرفته است. البته انتظامی کم جایزه نگرفته است اما اگر برای این فیلم هم جایزه میگرفت، کسی فکر نمیکرد این جایزه ناحق بوده است. با این حال در آن دوره فرامرز صدیقی سیمرغ بلورین را به خانه برد.
داریوش ارجمند هم اگر «ناخدا خورشید» را بازی نمیکرد، شاید الان سیمرغ نداشت چون او هم تا به حال همین یک سیمرغ را گرفته است. هرچند بازیاش در نقش «اسی در به در» فیلم «آدم برفی» هم کم دیدنی نبود.
زنده یاد احمد آقالو با وجود نقش آفرینیهای مثال زدنیاش در تئاتر، بازیگر پرکاری در سینما نبود اما همان حضورهای اندکش هم در سینما به یاد ماندنی شد ولی او هم یکی دیگر از بازیگرانی است که هرگز جایزه نگرفت. هر چند برای بازی در دو فیلم «تمام وسوسههای زمین» و «گاهی به آسمان نگاه کن» نامزد شده بود.
با هر سلیقهای هم که به سینما نگاه کنید، نمیتوانید منکر بازی کاریزماتیک جمشید هاشمپور یا همان جمشید آریا شوید. این بازیگر بیحاشیه و گفتگو گریز هم دیگر هنرمندی است که چندین بار کاندیدای دریافت جایزه شده اما سیمرغ بر شانههای او هم ننشسته است.
بنابراین دیده نشدن بازی یک بازیگر اتفاق تازهای نیست و کهنه هم نخواهد شد. همچنانکه بازیگران دیگری هم هستند که قطعا جایشان در این گزارش خالی است.
البته گاهی که جشنواره فجر، بازیگری را نادیده گرفته است، جشن خانه سینما تلاش کرده تا او را ببیند و حتی اگر چنین هم نشده، بازی یک بازیگر خوب همیشه در ذهن تماشاگران که گفته میشود داوران اصلی هستند، میماند. هرچند هر بازیگری آرزو دارد در میان درخشش نورها ، در میان همهمه سالن و کف زدن تماشاگران و در میان تپشهای بی امان قلبش، روی صحنه برود و سیمرغی را لمس کند که آرام روی شانههایش مینشیند و نوعی خوشی سرمستانه را با خود به خانه ببرد.
نظرات